خارخاسک

طنز و مطالب تاریخی انتشار یافته در مطبوعات استان هرمزگان

تبلیغات تبلیغات

خلیج فارس از نئارخوس تا فردوسی

یکی از کهن ترین نوشته های جغرافیای که به کرانه های خلیج فارس و دریای مکران در گستره استان هرمزگان اشاره نموده است سفرنامه نئارخوس است که در سده چهارم پیش از میلاد مسیح نگارش یافته است. اسکندر مقدونی پس از رسیدن به هندوستان برای بازگشت به غرب گروهی از سربازان خود را از در دره ایندوس بر کشتی سوار کرده و از راه دریا آنها را به سوی غرب راهی نمود. هدف این گروه رسیدن به دشت سوزیان و اروند رود در دل ایرانشهر بود.
ادامه مطلب

سفر در روزگاران دور

آشنایی با طی طریق در پنج قرن گذشته ایران در دوران صفویه تا قاجاریه سفر در ایران به چهار شکل انجام می‌شد که دو شکل اول آن از زمان‌های قدیم تر رواج داشت و نوع سوم و چهارم، از اوایل قاجاریه رایج شده بود. سفر با کاروان یا مکاری این نوع سفر به صورت گروهی و با سرعت کم به همراه کاروان‌های تجارتی یا کاروان‌های مسافرتی که توسط چاروادارها هدایت می‌شد، انجام می‌گرفت. سفر در روز انجام می‌شد و هر روز معمولا یک منزل یا شش فرسخ معادل ۳۵ کیلومتر، راه طی می‌شد و شب را در
ادامه مطلب

از بنادر و دریانوردی شناختی نداشتیم

دوست داشتیم پیشگیری کنیم اما اشراف نداشتیم اگر بخواهیم حادثه فاجعه بار اسکله شهید رجایی را از نگاه یک روزنامه نگار با سابقه هرمزگانی بازگو کنیم عملا سابقه ای از هشدارها و تذکرات برای پیشگیری از این وقایع دیده نمی شود آخرین هشدار مربوط به یک طنز نویس ندای هرمزگان است که در طنزی از دعوت خبرنگاران تهرانی توسط بنادر انتقاد کرده بود و خواهان دعوت خبرنگاران استانی به این اداره کل شده بود تا بلکه حداقل راه اسکله را یاد بگیرند البته جرایدی مثل ندای هرمزگان بارها و
ادامه مطلب

راز شهر تاریخی گجاران در شاهنامه

در شاهنامه فردوسی ذکری از شهر گجاران شده است که برخی معتقدند که بنادر اردشیرخوره یا همان داراب امروزی بوده که در عهد ساسانی بنادر شرق و غرب هرمزگان امروزی را حکمرانی کرده است البته نظرات متفاوت است برخی این شهر را بم امروزی و برخی نیز معتقدند از شهرهای ساحلی استان بوشهر بوده است مهدی سیّدی فَرُّخَد در مدخلِ شهرِ " گُجاران " از کتابِ فرهنگِ جغرافیایِ تاریخیِ شاهنامه می نویسد: «گُجاران یا کجاران شهری بوده است در کنارِ " دریایِ پارس یا خلیجِ فارس " که در
ادامه مطلب

دارابگرد پسکرانه مهم خلیج فارس

دارابگرد پسکرانه مهم در عهد باستان ولایت دارابگرد که یکی از کوره های پنجگانه ایالت پارس بود در ناحیه شرقی استان فارس قرار داشته است این ولایت از ناحیه شمال به شهر سیرجان و از ناحیه غرب به کوره اردشیر خوره از ناحیه شمال غرب کوره استخر از ناحیه جنوب به خلیج فارس و از ناحیه شرق به بخشی از استان کرمان و بنادر هرموز محدود بوده است در مجموعهٔ چند جلدی دانشنامه جهان اسلام (جلد۱۶، ص ۶۶۴) در خصوص توابع دارابگرد آمده‌است: «دارابگرد، کوره و شهری قدیمی و یکی از پنج
ادامه مطلب

نواحی جنوبی ایران در مواجه با یورش مغولان

دولت مقتدری که در سایه یک قرن تلاش خاندان خوارزمشاهی، تشکیل و به علاءالدین محمد خوارزمشاه به ارث رسیده بود، ظاهرا دارای توانمندی‌های فوق تصوری بود که توانسته بود در مدتی کمتر از بیست سال، رقبای قدرتمندی چون دولت غور و دولت قراختا را به زانو درآورده و سپس تمام یا قسمتی از این سرزمین‌ها را ضمیمه قلمرو خویش نماید. اما همین دولت به ظاهر شکست‌ناپذیر، در رویارویی با سپاه مغول هیچگاه نتوانست ، قدرت بالقوه خویش را به منصه ظهور رسانیده و دفاعی در حد نام و آوازه
ادامه مطلب

چند هزار سال سیادت ایران بر دو سوی خلیج فارس

سیادت چند هزار ساله ایران بر سواحل دو سوی خلیج فارس /جزایر سه گانه ایرانی بوده و خواهد ماند هر از گاهی سیاستمداران کشور تازه تأسیس امارات متحده عربی از نفوذ سیاسی و البته ثروت خود بهره برده و با دادن امتیازات به دول بزرگ دیگر دنیا مذبوحانه تلاش می کنند تا جزایر سه گانه ایرانی را به عنوان مناطق از دست رفته و در اختیار ایران معرفی کرده و خواهان به اصطلاح احقاق حق خود نسبت به این جزایر شوند اما طبق اسناد و مدارک و شواهد سیطره ایرانیان چنان در طول تاریخ مشهود
ادامه مطلب

نگاهی به نبرد معروف مرو

رکبي که شيبک خان از شاه ايراني خورد 12 آذر سال 889 هجري شمسي مصادف با دوم دسامبر 1510 ميلادي سالروز يکي از پيروزي هاي تاريخي ارتش صفوي براي حفظ و حراست از کيان تاريخي ايران به شمار مي رود. محمد شاهبخت خان معروف به "شيبک خان" ، پادشاه قدرتمند ازبک و از نوادگان جوچي فرزند ارشد چنگيز خان مغول بود. وي فردي سني مذهب و متعصب بوده که روياي فتوحات چنگيز را در سرش مي پروريد و پس از ظهور شاه اسماعيل صفوي (مرشد اعظم) و برانداختن حکومت آق قويونلو در پي نبرد با شيعياني
ادامه مطلب

چهار حکایت ادبی جذاب

🎩صله یک شاعر گویند یکی از ظرفا مدحی در وصف حاکمی گفت، حاکم امر کرد که پالان خری به او دادند ، ظریف پالان را بر دوش گذاشت و شکرکنان از مجلس بیرون آمد. دوستانش به او گفتند؛ صله مدح امیر چه بود!؟ گفت؛ او را به بهترین اشعار خود مدح کردم،پس به صله آن ، او هم بهترین لباسهای خود را به من بخشید!! 🎩توضیح ؛ معمولا امرا و‌شاهان، خلعتی؛ شامل شال ردای و قبا از بهترین پارچه ها به عنوان صله به هنرمندان هدیه میدادند.
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها